کره موچی

مذهبی وفرهنگی

در طي يک مراسم عزاداري در ضريح حضرت خوله (سلام الله عليها)واقع در "بعلبک" لبنان ، ناگهان از ديوار هاي قبر خون سرازير شد و پس از گذشت لحظاتي از اطراف ضريح نيز خون جاري شد.پس از اين ماجرا صدها نفر از دوستداران اهل بيت (عليهم السلام) براي ديدن اين صحنه به اين ضريح شريف آمدند.


به گزارش «شيعه نيوز»، ديروز يکشنبه در طي يک مراسم عزاداري در ضريح حضرت خوله (سلام الله عليها) دختر امام حسين (عليه السلام) واقع در "بعلبک" لبنان ، ناگهان از ديوار هاي قبر خون سرازير شد و پس از گذشت لحظاتي  از اطراف ضريح نيز خون جاري شد.

پس از اين ماجرا صدها نفر از دوستداران اهل بيت (عليهم السلام) براي ديدن اين صحنه به اين ضريح شريف آمدند.

حوادثي از اين دست اخيرا در حال افزايش است به نحوي که مدتي پيش نيز تربت امام حسين (عليه السلام) در موزه ي کربلا تبديل به خون شد.

بعد از شهادت جانسوز حضرت سيد الشهدا (عليه السلام) در کربلا، يزيديان؛ دختران و زنان اهل بيت (عليهم السلام) را به اسارت گرفته و از کربلا به کوفه و سپس به شام بردند. اهل بيت امام حسين (عليه السلام) در مسير شام از شهرهاي مختلف از جمله حمص و حلب و حماة و بعلبک عبور کردند. سيده خوله دختر امام حسين (عليه السلام) در شهر بعلبک رحلت کرده  و پيکر مطهرش را در همين شهر به خاک سپردند. هم اکنون مرقد مطهر ايشان زيارت گاه عاشقان و شيعيان در اين منطقه است.
















ادامه مطلب
نوشته شده توسط جوانان کره موچی در چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:,

لينك مطلب

پيش از اين نيز يک دختر دانشجوي الازهر به مذهب شيعه گرويده بود که اين امر در کشور جنجال آفرين شد و مسئولان دانشگاهي وي را به بخش اداري براي پاسخگويي ارجاع دادند.
به گزارش صفحه عربي شيعه آنلاين،‌ در حالي که وهابي ها در مصر تلاش دارند تا جلوي تشيع در کشور را بگيرند، ۲۰ هزار نفر از مردم مصر در اسکندريه شيعه شدند.

در همين راستا براثا اعلام کرد: در حالي که تکفيري ها و وهابي هاي مصر عليه شيعيان تظاهرات برپا مي کنند و با سر دادن شعارهاي شنيع خواستار کشتار شيعيان هستند، تبليغات آنها نتيجه عکس داده است و 20 هزار نفر از مردم مصر در اسکندريه به مذهب شيعه گرويده اند.

پيش از اين نيز يک دختر دانشجوي الازهر به مذهب شيعه گرويده بود که اين امر در کشور جنجال آفرين شد و مسئولان دانشگاهي وي را به بخش اداري براي پاسخگويي ارجاع دادند.

به نظر مي رسد، با وجود اقدامات وهابي ها عليه شيعيان، گرايش مردم مصر به تشيع بيشتر شده است.

گفتني است، بر اساس سرشماري هاي غير رسمي، کشور مصر دو ميليون شيعه دارد.
ادامه مطلب
نوشته شده توسط جوانان کره موچی در چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:,

لينك مطلب

صلی الله علیک یا بنت الحسین(ع) یا رقیه

آن هنگام که خورشید وجودت در گودی قتلگاه به خون نشست و لحظاتی بعد در افق کربلا طلوع کرد، آسمان تیره و تار شد.

صدای برادرم علی بن الحسین(علیه السلام) را می‌شنیدم که به عمّه‌ام زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) فرمود : این همان لحظه‌ای است که همه ارکان هستی، از زمان هبوط آدم(علیه السلام) تا قیامت کبری بر آن گریسته‌اند.

زمین و زمان ناله می‌کرد و کودکان می‌دویدند. نبودی ببینی که دامنهایشان آتش گرفته بود و از گوشهایشان خون می‌چکید و من در آن میان مأمن و مأوایی جز دامن عمّه‌ام نداشتم. زمان به سختی می‌گذشت.قرار بر رفتن نداشتم. دوست داشتم که بیشتر نزدت می‌ماندم. اماّ مگر داغ تازیانه ها‌ بر جان کوچکم امان داده بود؟ کربلا جهنّم دشمنان تو شده بود و بهشت تو و یارانت. نمی‌توانستم چشم از چشمان به خون نشسته‌ات بردارم.

مرا به زور می‌کشیدند. چقدر سخت بود جدا شدن از پاره‌پاره‌های وحی.

کاش مانده بودم و غبار از چهره‌ات برمی‌گرفتم. کاش پروانه وار دور شمع وجودت می‌گشتم و در پرتو عشق تو می‌سوختم. قرار بر رفتن نبود. از پا‌های آبله دارم بپرس که در این مسیر چقدر دویدم و الآن که سر زیبای تو در دامنم به میهمانی آمده؛ در گوشه‌ی این خرابه، در شهری که مردمانش بویی از مردانگی  نبرده‌اند، به برکت آمدنت آرام گرفته ام.

من بهشت را در آغوش گرفتم، من به وصال محبوبم رسیدم.

اماّ ای کاش زودتر می‌آمدی چون رقیّه‌ات دیگر توانی در جان خسته و رنجورش ندارد.

دختر سه‌ساله‌ای که گرمی چشمانت او را متعالی می‌کرد.

می‌گویند من رقیّه‌ام1،کسی که جهتش به سوی تعالی است. آری، از آن زمان که در تقدیر تو متولد شدم؛ من دختر تو شدم و تو بابای من، رفعت گرفتم و بال‌و پر برای پرواز در آوردم و برای عروج آماده شدم.

من در کربلا دیدم که ملائکه به تو و اهل بیتت غبطه می‌خوردند. خودم صدای شیون آن‌ها را هنگامی که بر سرنیزه بودی شنیدم.

خودم دیدم که دسته‌دسته جنیان و ملائکه از برای یاری تو آمدند و در برابرت زانو زدند.

خودم دیدم که از مقتل تو آیه والشّمس‌وضحِها تفسیر شد، خودم دیدم که خداوند تأویل آیه‌ی «یا ایها النفس المطمئنّه اِرجِعی اِلی رَبِّكِ راضیه مَرضیّه فَادخُلی فی عِبادی وَادخُلی جَنَّتی»2 را در قیام تو و یارانت به ظهور رسانید.

چه لذّتی دارد هم کلام شدن با تو. چه شیرین است لحظه‌ی وصال. جانم دیگر طاقت ماندن ندارد. دستان کوچکم را بگیر و با خودت ببر تا در محضر تو، باب‌الحوائجیم امضا شود.

می‌خواهم مانند علی‎اصغر و علی‌اکبر(علیهمالسلام)، نزد جدّمان رسول خدا حاضر شوم و بگویم دشمنانت با تو و فرزندانت چه کرده‌اند.   

پی نوشت ها: 

1.        اشاره به معنای کلمه رقیّه که به معنی صعود به طرف بالا و ترقّی است. می‌توانید به کتاب‌های لغت در زبان عربی مانند مفردات راغب اصفهانی رجوع‌ نمایید.

2.        در تفسیرهای روایی آمده که شأن نزول آیات آخر سوره فجر، امام‌حسین(علیه السلام) هستند.

ادامه مطلب
نوشته شده توسط جوانان کره موچی در جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:,

لينك مطلب

چون ز پشت ذوالجناح امد فرود---------------------------بر سجود افتاد و رخ بر خاک سود
در دل گودال کردي بس سجود----------------------------شد ز فرط سجده رخسارش کبود
گفت اي فرمانده امر قضا(الهي)--------------------------اين سر تسليم و اين کوي رضا
!با تو آن عهدي که بستم روز زر-------------------------تا دهم در راه ناموس تو سر
شکر کامد بر سر آن عهد بلا------------------------------اين حسين و زمين کربلا
الهي چشم دل بر راه يک پروانه ام--------------------------تا رهي ره بر درون خانه ام
جبريل امد شتابان بر زمين.......
ديد صحرايي سراسر لاله زار----------------------------------ارغوان دربي قطار اندر قطار
گفت اي فرمانده ملک وجود(حسين)-----------------------پيشت اوردستم از يزدان درود
گفت بر گو اي بريده کوي يار----------------------------------تا به پيغامش کنم صد جان نثار
گفت که فرمودت که اي سلطان عشق--------------------يکه ناز عرصه ميدان عشق
ما نکرديم اين شهادت حتم-----------------------------------اي جلال کبريايي بر تو حتم
بس تو را در خون تپيدن اکبرت-------------------------------خون به جاي شير خوردن اصغرت
خواه کش خواه کشته باش---------------------------------اي شاه عشق هيچ کم نايد تو را از جام عشق
خواه جان بستان و خواه جان مي سپار-------------------يار آن يار است مهر آن مهر يار
کشته گردي در شهيدان شه تويي------------------------خون بهايت ما ذبيح اله تويي
اما گر کشي جان جهان زار توست ------------------------گوش عزراييل بر فرمان توست
هان بگير اين نامه را دل شاد دار----------------------------هر چه خواهي دادمت روز شمار
هم شفاعت هم قيامت زان توست-------------------------ما....جمله در فرمان توست
جواب اقا امام حسين به جبرييل...
داد پاسخ شاه با روح الامين--------------------------------که اي امين وحي رب العالمين
جبرييلا اين بهشت اين بقا-----------------------------------کي شود يک موي اکبر را بها؟
گر قيامت خواهي اي روح الامين----------------------------پيکر صد پاره اکبر ببين
جبرييلا بسته ايم عهدي من و شاه وجود-----------------من همانم عهدم آن عهدي که بود
جبرييلا من خود اين اتش به جان ميخواستم.....
جبرييلا اين کي بيني ني منم--------------------------------اوست يکسر من همين پيراهنم
گفت(جبرييل) شاها خواهرانت بي کس است------------گفت(حسين)او خود بي کسان را مونس است
گفت(جبريل)چشم دخترانت در ره است-------------------گفت(حسين)عشق از ديدن غيراکمه است
گفت(جبرييل)سجادت فتاده بي طبيب--------------------گفت(حسين) بيماريش خوش دارد حبيب
گفت (جبرییل) بهرت آب ..... اورم--------------------------گفت(حسین)من از تشنگی ان سو ترم
جبرییلا من زجان بگذشته ام---------------------------------اب .....را در آن سو رشته ام
اب اگر خواهم جهان دریا شود-----------------------------غرق دریا جمله ماهی ها شود
گفت(جبرییل)خواهد شد سرت زیب سنان--------------گفت(حسین)گو باش او چون خواهد چنان
گفت جان باشد متاعی بس گران-------------------------بر خسان مفروش یوسف رایگان
گفت جانی را که جانان خون بهاست--------------------جبرییلا رایگان گفتن خطاست
گفت اوردستم از غیبت سپاه -----------------------------تا کنند این قوم کافر دل تباه
گفت محلا خود زمن دارد مدد-----------------------------جبرییلا آن سپاه بی عدد
رشته تدبیرشان در دست ماست-----------------------هستشان همه از هست ماست
آنچه با تدبیر او گردد فلک----------------------------------کی بود محتاج امداد ملک
گر فشانم دست ریزم زاستین-----------------------------صد هزاران جبرییل راستین
جبرییلا این حدیث محنت ایوب نیست-------------------داستان یوسف و یعقوب نیست
صبر ایوب از کجا و..این بلا-------------------------------این حسین است و این زمین کربلا

ادامه مطلب
نوشته شده توسط جوانان کره موچی در جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:,

لينك مطلب

مرا که دانه اشک است دانه لازم نیست
به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
 
ز اشک دیده به خاک خرابه بنوشم
به طفل خانه به دوش، آشیانه لازم نیست

نشان آبله و سنگ و کعب نی کافی است
دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست

به سنگ قبر من بی گناه بنویسید
اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست

عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم
بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست

مرا ز ملک جهان گوشه خرابه بس است
به بلبلی که اسیر است لانه لازم نیست

محبتت خجلم کرده ، عمه دست بدار
برای زلف به خون شسته، شانه لازم نیست

به کودکی که چراغ شبش سر پدر است
دگر چراغ به بزم شبانه لازم نیست

وجود سوزد از این شعله تا ابد (میثم)
سرودن غم آن نازدانه لازم نیست

ادامه مطلب
نوشته شده توسط جوانان کره موچی در جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:,

لينك مطلب


Linkbox

کپي برداري از مطالب وبلاگ فقط با ذکر منبع مجاز ميباشد .

All Rights Reserved 2005-2006 © by t-km1.LOXBLOG.COM


کره موچی
مذهبی وفرهنگی
<-PostContent->
ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ] [ ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید:امیدوارم از مطالب این وب لذت ببرید.برای بهتر شدن وب لطفا مارابانظر های خود آگاه سازید.باتشکر
نويسندگان
موضوعات وب
آرشيو مطالب
امکانات وب